۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

مساحت به کیلومتر

افغانستان بامساحت (647000) کیلومترمربع درآسیای مرکزی موقعیت داشته ونقطه اتصال بین کشورهای منطقه به شمارمیرود، موقعیت استراتژیک آن باعث شده که قلب آسیا لقب بگیرد چون درآسیای مرکزی یگانه کشوری است که بیشترین مرزراباکشورهای همسایه دارد وبه حیث یک محورکشورهای منطقه رابه همدیگر وصل میکند،که ازگذشته های دور تا اکنون مرکزتبادلات تجارتی اقتصادی شرق و غرب شمال و جنوب بشمار میرود.که ازطرف شمال باترکمنستان ،ازبکستان ،وتاجکستان هم سرحداست ودرشرق باچین ودرجنوب باپاکستان وازطرف غرب باایران هم سرحد میباشد.

ماخذ: سالنامه احصائیوی تجارت افغانستان 2003-2004 اداره حکومت مرکزی ،افغانستان 2004 میلادی

پایتخت افغانستان کابل بوده که ازسطح بحر1800 مترارتفاع دارد. این کشوردارای 34 ولایت است که توسط حکومت مرکزی کنترول میشود حکومت دارای سییستم ریاستی میباشد. اقلیم این کشورخشک ویانیمه خشک است ودرطول چندین سال گذشته خشکسالی های پیاپی راتجربه نمود که به اقتصاد که اکثرازراعتی است خساراتی راواردآورد.

افغانستان کشورمحاط به خشکه وکوهستانی است. کوه های هندوکش ازشمال شرق کشورالی جنوب غرب ادامه دارد که ازوسط کشورعبورنموده است .سرحدات شمال غرب ،غرب وجنوبی کشور عمدتا اراضی هموارصحرایی ودامنه های سنگلاخی میباشد.سرحدات جنوب شرق وشمال شرق بصورت تدریجی به طرف قله های بزرک وپوشیده بابرف هندوکش که سبب ایجاد دره ها وعلف چرگردیده نیز به امتداد قسمت غربی همالیا که بلند ترین نقطه آن درنوشک (باارتفاع 7485 متر) قراردارد. سرحد شمالی ازدریای آمو متشکل شده است که پایین ترین نقطه آن 285 مترارتفاع دارد . چون افغانستان یک کشورکوهستانی است وصرف 12 درصد مجموع ساحه زمین این کشورقابل زرع است که ازظرفیت آن به صورت مکمل استفاده نشده وکمتراز6 درصد آن فعلا زرع میشود.

۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه

معرفی ولایت هرات (باستان) یکی از ولایات افغانستان

هرات یکی از قدیمی‌ترین ولایات افغانستان است که ریشه‌های آن به آریانای باستان می‌رسد. برخی منابع غربی هرات باستان را بنام «آریا» یاد نموده اند که همان گونهٔ یونانی شدهٔ هریوا است. چنانچه در نتیجه تحقیق زنده یاد اکادمیسین داکتر عبدالاحمد جاوید، هرات باستان بگونه‌های ذیل آمده است:
به اوستایی: هَرویوَه (Harōiva)، در یشت ۱۰٫۱۴ (یشت چهاردهم مِهریَشت) و وندیداد ۱٫۹ (فرگرد یکم وندیداد) از اوستا
به پارسی باستان: هَرَیوه (Haraiva)، در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی
به پارسی میانهٔ ساسانی: هَریو (Harēv)، در سنگ‌نبشته‌ای از شاپور یکم در کعبه زردشت واقع در نقش رستم
به پهلوی: هَری (Hariy)، در فهرست پایتخت‌های استان‌های امپراتوری ساسانیان به زبان پهلوی
در دورهٔ اسکندر مقدونی: اسکندریه آریانِه (به یونانی: Αλεξάνδρεια, η Αρειανή / الکساندریا آریانه)، یا بطور ساده‌تر اسکندریه آریا
به یونانی باستان: آریا Ἀρεία (نباید با نام یونانی سرزمین باستانی آریانه (Arianē) اشتباه شود)
به لاتینی: آریا (Aria)

هرات قبل از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقش بزرگ را در تجارت میان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی می‌کرد. هرات از لحاظ موقعیت جغرافیایی در طول تاریخ بستر مناسب تلاقی مدنیت‌های شرق و غرب نیز به شمار می‌رفت. ازینرو هرات یکی از گهواره‌های تمدنی تاریخ پر بار خراسان شناخته می‌شود. تاریخ سیاسی هرات پر از فراز و نشیب است. چنانچه هرات همواره میدان لشکر کشی‌ها جنگهای اشغالگرانه، ویرانگرانه و گذرگاه جهان‌گشایان نیز بوده است. روی تصادفی نیست که تاریخ هرات مشحون از مبارزات آزادی خواهانه و استعمار شکن بوده‌است.
در دوره‌های ماد و هخامنشیان٬ هریوا سرزمینی در اطراف رودخانهٔ هریرود بوده و یکی از ساتراپی‌های هخامنشیان بشمار می‌رفت. در سنگ‌نبشته بیستون داریوش بزرگ، هَریوا (Haraiva) در فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان آمده است.
به قول مورخ یونانی هرودت، اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد، آرتاکوانا، مرکز ساتراپی هریوه را گشود. سپاهیان اسکندر شهر را ویران و باشندگان آن را بقتل رسانیدند. اسکندر سپس شهری به نام «اسکندریه آره‌ایا» (Alexandria Areia) در کنار هریرود بنا کرد و جمعیت و آبادی آرتاکوآنا را بدین شهر که شاید هرات امروزین باشد تحویل کرد.
هرات در زمان ساسانیان در سنگ‌نبشته‌ای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هریو یاد شده است. در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بوده است. پیش از حملهٔ اعراب مسلمان به ایران دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سال ۳۱ ه.ق. (حدود ۶۵۰ م.) یا کمی پس از آن به دست اعراب مسلمان فتح شد.
در دورهٔ اعراب، یعنی در قرون وسطی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود و هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار می‌رفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیده اند.
هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتل عام و یا آواره شدند.
هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه‍.ق. پایتخت سلسلهٔ آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.
در ۱۵۰۶ شیبانیان آسیای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات در تحت کنترل صفویان ایران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهم‌ترین شهر و مرکز خراسان محسوب می‌شد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دوره‌های فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند.
پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغان‌ها بر هرات مسلط شدند. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی آن از حکومت ایران پشتیبانی می‌کردند. در ۱۲۴۹ ه.ق. عباس میرزا از سوی فتح‌علی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغان‌ها شد[نیازمند منبع]. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار٬ دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسام‌السلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ این شهر را گرفتند. با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامه‌ای که در ۱۲۷۳ ه.ق. (۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و استقالال افغانستان را به رسمیت بشناسد[نیازمند منبع]. پس از جنگ هرات بسال ۱۲۴۹ ه‍ .ق. قسمت‌های از شرق هریرود به بعد (شامل هرات) به افغانستان ضمیمه گردید.
در تاریخ معاصر افغانستان هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بیش تر از دیگران رنج کشید. هرات سراسر سده نوزدهم را در میان کشمکش‌های سرداران سدوزایی و محمدزایی و بازی بزرگ سپری نمود

۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

درباره زبان های رسمی و غیر رسمی افغانستان























دختران دانشجو در کابل پایتخت افغانستان



زبان و خط
ماده شانزدهم قانون اساسی افغانستان زبان‌های فارسی (در گویش رسمی و دولتی دری) و پشتو را زبان‌های رسمی افغانستان اعلام می‌کند و چنین می‌گوید: "از جمله زبان‌های پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی و پشه‌ای، نورستانی، پامیری و سایر زبان‌های رایج در کشور، پشتو و دری زبان‌های رسمی دولت می‌باشند. در مناطقی که اکثریت مردم به یکی از زبان‌های ازبکی، ترکمنی، پشه‌ای، نورستانی، بلوچی و یا پامیری تکلم می‌نمایند، آن زبان علاوه بر پشتو و دری، زبان سوم رسمی می‌باشد و نحوه تطبیق آن توسط قانون تنظیم می‌گردد." دولت برای تقویت و یافتن همه زبان‌های افغانستان برنامه‌های موثر طرح و تطبیق می‌نماید. نشر مطبوعات و رسانه‌های گروهی به همه زبان‌های رایج در کشور آزاد می‌باشد.
نامداران فرهنگی و هنری
از چهره‌های فرهنگی که در گسترهٔ جغرافیایی افغانستان زاده شده‌اند می‌توان از مولانا جلال الدین بلخی، خواجه عبدالله انصاری، انوری، عنصری بلخی، دقیقی بلخی، امام فخر رازی، ابوریحان بیرونی، عبدالقادر بیدل، امیر علیشیر نوایی، عبدالرحمن جامی، رابعه بلخی، ناصر خسرو، سنایی غزنوی، کمال الدین بهزاد، ملا فیض‌محمد کاتب، ابوعبید عبدالرحمن محمد جوزجانی، حمیدی بلخی، حنظله بادغیسی، ظهیر فاریابی، مولانا حسین واعظ کاشفی، شهیدبلخی، معروفی بلخی، ابوالموید بلخی، ابونصر فارابی، ابواسحاق فارابی، رحمان بابا، خوشحال خان ختک، ابوشکور بلخی، عشقری، میرغلام محمد غبار و خلیل الله خلیلی نام برد।



نقوس افغانستان بر پایه سر شماری احصائیه کشور

برپایه سرشماری مقدماتی کمیته ملی احصائیه کشور، جمعیت افغانستان در سال ۱۳۸۵، ۲۴ میلیون تن بوده است. گفته می‌شود از این تعداد ۱۲٬۳۰۰٬۰۰۰ تن مرد و ۱۱٬۸۰۰٬۰۰۰ تن زن هستند. ۲۱٪ جمعیت کشور شهرنشین می‌باشند.
مرحله اصلی سرشماری افغانستان در ماه سنبله ۱۳۸۷ صورت خواهد گرفت. این آمار شامل میلیون‌ها مهاجر افغانستانی مقیم ایران، پاکستان و کشورهای دیگر نمی‌باشد. سازمان ملل پیش از این جمعیت افغانستان را ۲۹ میلیون تن براورد کرده بود.
وضعیت سنی (آمار تقریبی):
۰ تا ۱۴ سال: ۴۴٫۶٪ / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳٪ / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶۵ به بالا: ۲٫۴٪ / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
متوسط سن: ۴۳ سال
نرخ رشد جمعیت: ۲٫۵۷ درصد
نرخ تولد: ۴۶٫۲۱ کودک در هر هزار نفر
نرخ مرگ و میر: ۱۹٫۹۶ نفر در هر هزار نفر
نرخ مهاجرت: ۵٫۲۲ در هر هزار نفر (بازگشت پناهندگان به افغانستان)
نرخ مرگ و میر کودکان(زیر ۷ سال): ۱۵۳ در هر هزار کودک
امید به زندگی:
از بدو تولد: ۴۴٫۴ سال
زنان: ۴۴٫۶ سال
مردان: ۴۴٫۲ سال
تعداد فرزند برای هر زن: ۵٫۵
ملیت
امروزه همه مردم دارای تابعیت افغانستان را افغان می‌نامند که در واقع افغان نام قومی خاص بود که امروزه پشتون نامیده می‌شوند. در همین راستا شخصی که از افغانستان است، افغانستانی یا افغان خطاب می‌شود.[۲۲]
گروه‌های نژادی







کودکان افغان در شرق افغانستان











کودکان دانش آموز در غرب افغانستان
گروه‌های نژادی افغانستان عبارتند از: تاجیک، پشتون، هزاره، ازبک، ترکمن، اویماق، بلوچ، پشه‌یی، نورستانی، اسماری (گجر)، قزلباش‌ها و.... تاجیکها بیشتر در نیمه شمالی کشور ودر تمام کشور پراکنده‌اند و هزاره‌ها درمناطق مرکزی کشور زندگی می‌کنند، همچنین پشتون‌ها در نیمه جنوبی کشور زندگی می‌کنند. قوم بلوچ در جنوب باختری، قوم‌های ازبک و ترکمن در شمال، و اقوام نورستانی و پشه‌یی در مناطق مرکزی و شرقی کشور به سر می‌برند.
مذهب
از روی دین‌داری، ۹۹٪ مردم افغانستان مسلمان هستند که حدود ۸۰-۸۹٪ آنان سنی، ۱۰-۱۹٪ شیعه و ۱٪ دیگر ادیان هستند.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶] تا دهه ۱۸۹۰، منطقه نورستان به خاطر ساکنین‌اش با نام کافرستان (سرزمین کافرها) شناخته می‌شد. نورستانی‌ها از نژادی متمایز بودند که به باورهای روح‌باوری، چندخدایی و شمن‌باوری گرویده بودند.[۲۷]مذاهب دیگری چون هندو و سیک نیز در افغانستان پیروانی دارد. پیش از جنگ‌های ۳۰ سال گذشته، اقلیتی یهودی نیز در افغانستان و به ویژه شهر هرات وجود داشتند که امروزه بیشتر آنان به اسرائیل رفته‌اند.[نیازمند منبع] همچنین بین ۱٬۰۰۰ تا ۲٬۰۰۰ نفر از پیروان مسیحیت در این کشور زندگی می‌کنند.

۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

منابع طبیعی
از منابع طبیعی کشور می‌توان به گاز طبیعی، نفت، زغال سنگ، مس، کرومیت، طلق (نوعی کانی شفاف به رنگ‌های سفید و سبز و خاکستری)، سولفات باریم، گوگرد، سرب، روی، آهن، نمک طعام و سنگ‌های قیمتی، اورانیوم و... اشاره کرد.[۱۹]
محیط زیست

جنگلی در خاور افغانستان
قطع درختان جنگلی توسط قاچاقچیان و انتقال چوب این درختان به کشورهای همسایه و عمدتاً پاکستان باعث نابودی بیش از ۷۰ درصد جنگل‌های این کشور تا سال ۲۰۰۹ شد.[۲۰]
شاید مهم‌ترین مشکل زیست‌محیطی افغانستان خطر نابودی جانورانی مانند پلنگ برفی، بزهای کوهی، سمور، غزال‌های وحشی، قوچ و... باشد. این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست‌شان کشته می‌شوند.[۲۱]
از شاخص‌ترین محدودیت‌های زیست‌محیطی این کشور می‌توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی)، چرای بیش از حد دام، آلودگی هوا و آب، عدم دسترسی به آب‌های آزاد و... اشاره کرد. تقریباً در افغانستان سامانهٔ دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
بلایای طبیعی
از بلایای طبیعی معمول این کشور می‌توان به زمین‌لرزه‌های فراوان (در میان کوه‌های هندوکشسیل و خشکسالی اشاره کرد.

آب و هوا
آب و هوای بری، تابستان گرم و زمستان سرد
بلندی‌ها


کوه کوتل سالنگ در شمال افغانستان
کشور افغانستان، همچون اغلب کشورهای آسیای میانه محصور در کوهستان‌ها و خشکی‌ها است. بیشتر مناطق این کشور کوهستانی است اما در جنوب و جنوب باختری، مناطق پستی نیز وجود دارد.

جغرافیای انسانی
پرجمعیت‌ترین شهرهای افغانستان به ترتیب کابل، قندهار، مزار شریف و جلال آباد هستند. روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک و صمیمانه است. در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش‌سفیدان و بزرگان حل و فصل می‌شود.
تقسیمات کشوری
نقشه ولایات افغانستان
افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است.

ولایت کابل
ولایت پکتیکا
ولایت هلمند
ولایت دایکندی
ولایت هرات
ولایت بدخشان
ولایت تخار
ولایت کندهار
ولایت زابل
ولایت کنر
ولایت ننگرهار
ولایت پکتیا
ولایت کندز
ولایت فراه
ولایت فاریاب
ولایت بادغیس
ولایت نیمروز
ولایت غور
ولایت پروان
ولایت کاپیسا
ولایت بلخ
ولایت پنجشیر
ولایت بغلان
ولایت لغمان
ولایت سمنگان
ولایت جوزجان
ولایت وردک
ولایت خوست
ولایت نورستان
ولایت ارزگان
ولایت غزنی
ولایت لوگر                         
  ولایت بامیان
ولایت سرپل
ولایت بغلان

۱۳۹۰ مرداد ۷, جمعه

نوشتار اصلی: تاریخ افغانستان

تاریخ

سرزمین‌های باستانی باختر (Bactria) و هریوه (Aria) در این نقشه موقعیت افغانستان را در جاده ابریشم نشان می‌دهند. این کشور به‌دلیل قرارگرفتن در مسیر شاهراه جادۀ ابریشم محل پیوندگاه فرهنگ‌ها و تمدن‌های بزرگ جهان بوده‌است.
افغانستان، اگرچه به‌عنوان یک کشور و یک ملت دارای تاریخی جدید است؛ اما، این سرزمین از لحاظ قدمت تاریخی، یکی از کهن‌ترین کشورهای جهان به‌شمار می‌رود.[۲۹]
افغانستان بدلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدن‌های بزرگ جهان بوده و در طول قرن‌ها، قشرهای پیاپی از هویت‌ها، فرهنگ‌ها و باورها سرزمینی را که امروزه افغانستان نامیده می‌شود بازشناسانده‌اند. این موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی افغانستان در شکل دادن موزائیکی غنی از فرهنگ‌ها و تمدن‌های بزرگ همچون ایرانی، یونانی، بین‌النهرینی و هندی در این کشور نقش مهمی داشته‌است و میراث فرهنگی باستانی این کشور را ترسیم می‌کند: از پیکره‌های یونانی-بودایی گندهارا گرفته تا نگاره‌هایِ دیواریِ مغاره‌های بامیان و تا نقوش تذهیب و خوشنویسی که زینت‌بخش بناهای دوران نخستین اسلامی هستند.[۳۰] از عصر پارینه‌سنگی و طی دوره‌های تاریخی، مردم افغانستان، یا همان ایرانیان شرقی باستان، جایگاه عمده‌ای در معرفی و گسترش ادیان جهانی و نقش مهمی در بازرگانی و دادوستد داشته و گهکاه کانون مسلط سیاسی و فرهنگی در آسیا بوده‌اند. از این رو افغانستان در طول تاریخ گلوگاه یورش مهاجمین و جهان‌گشایان بوده که ردپای آن‌ها هنوز در گوشه و کنار این سرزمین دیده می‌شود.[۳۱]
افغانستان کنونی در طول تاریخ درازمدت خود زیر سلطهٔ حکومت‌های بسیاری از جمله هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، امویان، عباسیان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان مغول، تیموریان، گورکانیان، صفویه، و افشاریه بوده است. در سال ۱۱۲۶ احمدشاه درانی که از سرداران نادرشاه افشار بود، پس از مرگ او بر ناحیه شرقی فلات ایران (خراسان) مسلط شده خود را امیر خراسان خواند .
افغانستان چندی پس از استقلال، زیر سلطهٔ بریتانیا درآمد. از زمان استقلال افغانستان در سال ۱۲۹۸، این کشور دو بار توسط امپراتوری بریتانیا اشغال گردید و تا زمان اعلان استقلال آن توسط امان الله خان در ۱۲۹۸ (۱۹۱۹ م.) سیاست خارجی افغانستان زیر نظر مستقیم امپراتوری بریتانیا بود. واژهٔ افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال ۱۳۰۲ و در قانون اساسی امان‌الله شاه به تصویب رسید.[۳۲] آغاز پادشاهی امان‌الله شاه در سال ۱۳۰۲ آغاز تاریخ مستقل افغانستان است. تاریخ پیش از این زمان عبارت از تاریخ مشترک افغانستان با ایران است.